سایت اختصاصی دکتر تهمینه امیریان

پشت چسبندگی کودک در مدرسه، رازهایی است که باید بدانید

پشت چسبندگی کودک در مدرسه، رازهایی است که باید بدانید!

نویسنده: تهمینه امیریان، درمانگر تخصصی کودک و نوجوان

این صحنه برای بسیاری از مربیان و اولیای مدرسه آشناست: والدی که ماه‌ها در حیاط یا راهروی مدرسه می‌ایستد «فقط برای اینکه مطمئن شود فرزندم آرام است». اگرچه این رفتار در نگاه نخست شبیه «لوس کردن» یا یک «بهانه» برای ماندن به نظر می‌رسد، اما از دیدگاه روانشناسی، این عمل معمولاً ریشه در ژرف‌ترین احساسات و ترس‌های خود والد دارد. این یک نشانه است، نه یک گناه.

در اینجا به اصلی‌ترین دلایل این رفتار می‌پردازیم:

۱. اضطراب جداییِ فرافکنی شده (اضطراب خود والد):

این مهم‌ترین و رایج‌ترین دلیل است. همان‌طور که پیش از این اشاره شد، کودکان گیرنده‌های نیرومندی برای دریافت اضطراب والدین هستند. در بسیاری از موارد، آنچه به عنوان «اضطراب جدایی کودک» شناخته می‌شود، در واقع بازتاب «اضطراب جدایی والد» است.

· چگونگی: والد (اغلب مادر) خودش از جدایی هراس دارد. این ممکن است از ترس‌های حل‌نشده خودش از کودکی، نگرانی‌های بیش‌ازاندازه درباره امنیت کودک («وسواس آسیب») یا یک وابستگی دوطرفه ناسالم سرچشمه گرفته باشد. · توجیه رفتاری: والد با ماندن در مدرسه، در واقع در حال کاهش اضطراب خودش است، نه اضطراب کودک. او برای آرام کردن خودش آنجا می‌ماند تا مطمئن شود که «همه چیز خوب است». این رفتار در کوتاه‌مدت والد را آرام می‌کند، اما در بلندمدت بر اضطراب کودک می‌افزاید.

۲. احساس گناه شدید:

والدینی که به دلیل شاغل بودن، داشتن فرزند دیگر یا هر تعهد دیگری، زمان کافی با کودک نمی‌گذرانند، ممکن است دچار احساس گناه ژرفی شوند.

· چگونگی: ماندن در مدرسه به عنوان یک «جبران» عمل می‌کند. والد با این کار به خودش ثابت می‌کند که «من مادر خوبی هستم و برای فرزندم همه کاری می‌کنم». این رفتار یک راهکار موقت برای خاموش کردن صدای احساس گناه درونی است.

۳. سوءتفاهم در مفهوم «پشتیبانی»:

برخی والدین به نادرست می‌پندارند که پشتیبانی کردن به معنای «زدودن هرگونه ناراحتی» از سر راه کودک است. آنها « فرزندپروری قاطع اما مهربان» را با «رها کردن» اشتباه می‌گیرند.

· چگونگی: آنها بر این باورند که اگر در کنار کودک باشند، از او در برابر هرگونه پریشانی پاسداری کرده‌اند. در حالی که روانشناسی رشد به ما می‌گوید: روبه‌رویی با چالش‌های قابل مدیریت، سازه‌های تاب‌آوری کودک را می‌سازد.

۴. بی‌اعتمادی به سیستم مدرسه و مراقبان:

گاهی این بی‌اعتمادی است که والد را وادار به ماندن می‌کند.

· چگونگی: والد به آموزگاران، محیط مدرسه یا توانایی کودک برای مدیریت خودش در نبود او اعتماد ندارد. این بی‌اعتمادی می‌تواند واقعی (برای نمونه، بر پایه یک تجربه بد) یا ادراکی (برآمده از اضطراب خود والد) باشد.

۵. تقویت چرخه ای نادرست:

این رفتار یک چرخه نادرست و تقویت‌کننده پدید می‌آورد:

کودک اضطراب نشان می‌دهد. والد برای آرام کردن او (و خودش) می‌ماند. آرامش موقت (تقویت منفی) کودک می‌آموزد که «اگر به اندازه کافی اضطراب نشان دهم، مامان نمی‌رود». بار بعد، کودک برای جلوگیری از جدایی، اضطراب بیشتری نشان می‌دهد. والد ناچار است بیشتر بماند یا زودتر به او بپیوندد.

جمع‌بندی و راهکار برای والدین:

ماندن والد در مدرسه یک «راهکار» ناکام است که مشکل را برای هر دو سو تشدید می‌کند. به جای آن، بر این راهکارها تمرکز کنید:

· کار کردن روی اضطراب خودتان: اگر شما به عنوان والد اضطراب دارید، اولویت نخست مدیریت اضطراب خودتان است (از راه مراقبه، ورزش، یا مشاوره). یک والد مضطرب نمی‌تواند به کودک مضطرب آرامش بدهد. · پدیدآوری خداحافظی‌های کوتاه، قابل پیش‌بینی و قاطع: یک برنامه ثابت (برای نمونه، دو بوسه و یک بغل) داشته باشید و پس از آن با اطمینان و بدون درنگ محیط را ترک کنید. · اعتمادسازی گام‌به‌گام: با هماهنگی آموزگار، زمان جدایی را به آرامی افزایش دهید. نخست ۵ دقیقه، سپس ۱۰ دقیقه و… · درمان تخصصی: اگر این الگو بسیار ژرف و ناتوان‌کننده است، کمک گرفتن از یک روانشناس کودک و نوجوان می‌تواند به شکستن این چرخه نادرست برای هر دو سو (والد و کودک) یاری کند.

به یاد داشته باشید، هدف، وابسته کردن کودک به حضور فیزیکی شما نیست، بلکه استوار کردن این باور در اوست که: «من می‌توانم مستقل باشم چون مادرم همیشه سرچشمه امنیت و پشتیبان من است، حتی وقتی که کنارم نیست.»


منبع: امیریان،تهمینه. (۱۴۰۳).