چطور روزهای مادرانه را از تکراری بودن نجات دهیم؟ راهکارهای روانشناختی برای مادرانِ در لحظه

مقدمه:
چرا مادران بیشتر در معرض احساس تکرار هستند؟ بهعنوان یک روانشناس کودک و نوجوان، میدانم که مادران بهدلیل مسئولیتهای پیوسته و برنامههای ثابت (مثل آماده کردن صبحانه، رساندن بچهها به مدرسه، انجام کارهای خانه و…) بیش از دیگران در معرض احساس «تکراری بودن روزها» قرار میگیرند. اما خبر خوب این است که با تکنیکهای ذهنآگاهی، سپاسگزاری هدفمند و اصلاح باورها، میتوان این چرخه را شکست. این مقاله ویژه شما مادران عزیز طراحی شده است.
۱. ذهنآگاهی مادرانه: چطور در میان هیاهو، حضور داشته باشیم؟ مادر بودن یعنی مسئولیتهای بیپایان، اما ذهنآگاهی کمک میکند تا در همین روزمرگی، عمق و معنا پیدا کنید.
راهکارهای عملی برای مادران: آگاهی در تعامل با کودک: وقتی فرزندتان با شما حرف میزند، واقعاً گوش دهید. به چشمانش نگاه کنید، تُن صدایش را بشنوید و احساسش را درک کنید. این لحظات، تکرار نمیشوند! کارهای خانه را به مدیتیشن تبدیل کنید: هنگام شستن ظرفها، به صدای آب، حبابها و تماس دستتان با ظروف توجه کنید. نقاط توقف ایجاد کنید: قبل از ورود به خانه، ۳ نفس عمیق بکشید و بگویید: «حالا با آگاهی وارد میشوم.»
۲. سپاسگزاری در هفت حیطه مادرانه سپاسگزاری، سوخت روانی شماست. این هفت حوزه را هر شب با خود مرور کنید:
۱. سپاس از رشد فرزندتان: حتی پیشرفتهای کوچک مثل یک جمله جدید یا یک نقاشی ساده. ۲. لحظات آرام: وقتی بچهها خواب هستند یا وقتی همه دور هم هستید. ۳. حمایتهای کوچک: کمک همسر، یک تماس از مادرتان یا حتی یک پیام دلگرمکننده از دوست. ۴. بدن خودتان: قدردانی از دستانی که بچهها را بغل میکنند، پاهایی که دنبالشان میدوند. ۵. طبیعت اطراف: نور آفتاب که به خانه میتابد، گلدانی که رشد کرده. ۶. اشتباهاتتان: آنها را بهعنوان فرصتی برای یادگیری ببینید (مثلاً امروز صبر کمتری داشتم، فردا بهتر میشود). ۷. خودتان: بگویید: «ممنونم از خودم که با وجود خستگی، باز هم دوست داشتم.»
۳. باورهای سمی که مادران را در چرخه تکرار گیر میاندازد برخی باورهای ناخودآگاه، احساس تکرار را تشدید میکنند:
«همهچیز باید تحت کنترل من باشد»: این باور باعث میشود از لحظات کوچک لذت نبرید. «اگر وقت برای خودم بگذارم، مادر بدی هستم»: این تفکر شما را از نیازهای خودتان دور میکند. «روزهای خوب فقط زمانی است که همهچیز کامل باشد»: این باور باعث نادیده گرفتن زیباییهای ناکامل میشود.
راهحل: باورهای بالا را با جملات جدید جایگزین کنید:
- «من حق دارم هم به خودم و هم به فرزندانم برسم.»
- «لحظات کوچک، همان زندگی هستند.»
۴. تکنیک ویژه روانشناختی: «بازیِ متفاوت دیدن» بهعنوان درمانگر کودک، این تمرین را به شما پیشنهاد میدهم: هر روز یک چیز آشنا را با دید جدید ببینید:
- مثلاً هنگام حمام کردن فرزندتان، به رنگها و شکل کفها دقت کنید.
- یا وقتی در پارک هستید، مانند یک کودک کنجکاو به محیط نگاه کنید.
نتیجهگیری: مادر بودن یعنی آفرینش معنا در روزمره تکراری بودن روزها یک توهم است؛ هر روز با یک اتفاق کوچک، یک خنده جدید یا یک درس تازه متفاوت میشود. به قول ویکتور فرانکل: «اگر زندگی را با تمام رنجها و مسئولیتهایش بپذیریم، حتی در سختترین شرایط هم معنا پیدا میکند.»
پیشنهاد نهایی برای مادران: یک شیشه سپاسگزاری داشته باشید و هر شب یک یادداشت کوچک درباره لحظه خاص آن روز در آن بیندازید. آخر هر ماه آنها را بخوانید؛ متوجه خواهید شد که هیچ روزی واقعاً مثل روز دیگر نیست!
نویسنده: [تهمینه امیریان] روانشناس و درمانگر تخصصی کودک و نوجوان
منابع و مراجع:
کابوک، ج. (1400). ذهنآگاهی برای مادران: راهنمای عملی آرامش در زندگی پرمشغله. انتشارات رشد.. سلیگمن، م. (1399). روانشناسی مثبتنگر: قدرت سپاسگزاری در زندگی روزمره. نشر دانژه. فرانکل، و. (1398). انسان در جستجوی معنا. انتشارات درسا گلدمن، د. (1397). هوش هیجانی در تربیت کودک. انتشارات ارجمند.